دانلود رمان میگریزم از تو از فاطمه_الف
در این پست رمان میگریزم از تو را آماده کردیم.برای دانلود رمان میگریزم از تو از فاطمه_الف در ادامه پست همراه ما باشید.
خلاصه رمان میگریزم از تو از فاطمه_الف
در دههی هشتاد روایت میشه (حدود سالهای 87_86 ) . قصهی دختری از یک خانوادهی شلوغ و پر جمعیت که با نوهی گلستان خانم، پیرزن زندهدل و دوست داشتنی محله وارد ماجراها و جدلهای پر کششی میشه. و از جنگ دختر قصه با باید و نبایدها و محدودیتهای یک خانوادهی مذهبی و سنتی میگه...
بخشی از پا ت اول رمان میگریزم از تو
نخستین بار که دیدمش لباس سربازی به تن داشت و پوتینهایش پر از گل و لای بود؛
خوب خاطرم هست چون قبل از اینکه در حیاط را باز کنم
از سوراخ کوچک وسط در نگاه کردم ببینم کی پشت در است که اینقدر محتاط و تک ضربهای در میزند.
آخر اهالی خانهی ما و حتی فامیلهایمان وقتی پشت در بودند تا در را باز نمیکردیم محکم و بی وقفه به در میکوبیدند؛
بین خودمان باشد، یک شباهتهای کوچک و ناچیزی به قوم مغول داشتیم.
از سوراخِ در فقط یک جفت پوتین شُلی پیدا بود.
پای راستش روی زمین بود و پای چپش را به دیوار تکیه داده بود.
چادر گلدار مادر را از روی شانههایم بالا کشیدم، با یک دست زیر گلویم محکمش کردم و با دست دیگرم قفل را کشیدم، لنگهی در را کمی باز کردم و سرم را بیرون بردم.
یک پسر قد بلند، با سر تراشیده و لباس سربازی به دیوار خانهی روبرویی تکیه داده بود.
خانهی روبرویی که میگویم تقریبا دو متر شاید هم کمتر از در خانهی ما فاصله داشت، کوچهی ما آنقدر تنگ و باریک بود که فقط موتور و دوچرخه از تویش رد میشد!