دانلود رمان دلدادگی شیطان از شیرین نورنژاد

در این پسا از تک رمان ، رمان دلدادگی شیطان را آماده کردیم.برای دانلود رمان دلدادگی شیطان از شیرین نورنژاد در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

رمان دلدادگی شیطان

بخشی از رمان دلدادگی شیطان :

سکوت میشود. نگاهِ رُز روی رهام می ماند و صمد و فریده با تعجب به رُهام، و بعد به دخترشان نگاه مکینند. صمد است که با هیجان و تعجب میگوید:
-رُز؟!!
رُهام نگاه از چشمهای درشت شده و روشنِ رُز نمیگیرد و آرام میگوید:
-آره..رُز!
صمد با افتخار به دخترش نگاه میکند و..رُز از پیشنهادِ رُهام مات و متحیر می ماند. نگاهش روی چشمهای مرموزِ رُهام است و حرفِ او را در ذهنش تکرار میکند. و ناخواسته با زبان می آورد:
-من نقاشی کنم؟!
بهت زدگی اش را دوست دارد. به خصوص که پشتِ آن نگاهِ مات مانده، ترس از نزدیک شدن به او..موج میزند.
-میتونی..مگه نه؟؟
رُز به سختی سعی میکند به خود بیاید..کمی بتواند خود را جمع و جور کند و در مقابلِ نگاهِ مردِ روبرویش هُل نکند. پلکی میزند و خنده ی مسخره ای روی لبش می آید و با مِن و مِن میگوید:
-من..آخه من..نمیدونم..من اونقدر مهارت ندارم که..
رهام میانِ مخالفت های نه چندان محکمش، میگوید:
-مهارتِ خاصی نمیخواد..منم نقاشیِ حرفه ای ازت نمیخوام..یه کارِ ساده و خاص میخوام..
درست مثلِ صورتش!
رُز در جواب می ماند چه بگوید. از مخالفت میترسد..از موافقت هم! و..از نگاهِ مستقیمِ او..حس های مجهولی را دریافت میکند که باعث میشود چشم بدزدد..
-ببخشید..من از عهده ش برنمیام..
چشمانش جمع میشوند..لبش کشیده میشود و..صمد مواخذه گر رو به دخترش میگوید:
-رُز!!
رُز از نگاه کردن به رُهام امتناع میکند و رو به پدرش میگوید:
-من دانشگاه دارم آقا جون..
رُهام است که میگوید:
-به خاطرِ دانشگاهت؟؟
سوالش را جوری میپرسد که نشان دهد جوابش را میداند! و رُز با مکث نگاهش میکند و سعی میکند سریع جواب دهد:
-بله آقا..

برای دانلود رمان دلدادگی شیطان از شیرین نورنژاد روی لینک زیر کلیک کنید.

دانلود رمان دلدادگی شیطان