دانلود رمان شروق از نیلوفر قائمی فر

در این مطلب از تک رمان ، رمان شروق را آماده کردیم.برای دانلود رمان شروق از نیلوفر قائمی فر در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

دانلود رمان شروق

 

بخشی از پارت اول رمان شروق برای معرفی  :

*به نام یاری که جز او یاری نیست*
دستم که به سمت زنگ می رفت رو پس کشیدم، نمی دونستم تا چقدر روی این تصمیم مصمم هستم، به خودم نگاه کردم. چقدر این کار می تونه دلمو خنک کنه؟نفسی کشیدم و یاد حرفش افتادم، اون لحظه ی ستم آلود که با پوزخند گفت:
-شروق،تو هیچی نیستی انقدر خودتو بالا نگیر، کی تورو آدم حساب می کنه؟ تو انقدر ریزی که سخت به چشمِ عموم میای.
اون لحظه از درون فرو پاشیدم اما با ته مونده ی صلابت اکتسابیم  که اون همه اشو ازم گرفته بود گفتم:
-باهات کاری می کنم که سرتو هرجا بگردونی منو ببین، از من بشنوی،مغزتو جوری مختل میکنم که به کار امروزت لعنت بفرستی، اون وقت می بینی من با ریز بودنم می تونم بدرخشم، درست مثل یه الماس که ریزه اما درخش و ارزشش اونو قیمتی کرده.
مشتمو جمع کردم و نفسمو از سینه ام خارج کردم. شروق تو نباید بِبازی! نباید ضعف هات مانع تو بشن،من قبل از اینکه این همه راهو بیام با خودم اتمام حجت کردم، با خودم کنار اومدم، می دونم با خودم چند چندم،باید از نو شروع کنم، دیگه وقتی برای دو دوتا چهارتا کردن ندارم، شروق تو تصمیم گرفتی که الان اینجایی!
خودمو به زور کش دادم و دستمو به زنگ تکی خونه ویلایی که توی بالاترین نقطه ی کوهستان استان گلستان بود رسوندم. صدای زنگ سلول های مغزمو تکون داد، شایدم قلبم هنوز آمادگی نداشت!آماده اینکه به زندگی برگردم اما مجبورم چون من یه تکیه گاهم ، نفسمو دوباره به بیرون فرستادم، من همیشه در برابر احساساتم استوار بودم. من زندگی عادی نداشتم، جلوی تمسخر دیگران با ارامش لبخند زدم انقدر که یه روز همونا بهم میگفتن:" شروق ببخشید!"
جلوی تموم موانعی که به خاطر قد و قامتم پیش روم بود ایستادم، جلوی حرفایی که پشت....

رمان شروق به قلم نیلوفر قائمی فر بصورت آنلاین می باشد.

https://t.me/Nilufar_Ghaemifar

برای خواندن رمان در کانال نیلوفر قائمی فر عضو شوید.

 

رمان های پیشنهادی دیگر :

دانلود رمان فایتر از اکرم‌حسین‌زاده

دانلود رمان شوگر ددی از بهار

دانلود رمان ترمیم از صبا ت